سیاره51.قسمت2

انیمیشن سیاره 51 قسمت دوم
این طور به نظر میرسد که در همه جای گیتی اطلاعات مربوط به موجودات ماورایی-چه از دید ما چه از دید آنها-طبقه بندی شده و سری میباشد.و آگاهی از آنها به نوعی معادل مرگ در معنای طرد شدن توسط مردم میباشد.لمی شخصیت اصلی انیمیشن یک دانشمند است که به تازگی به دنیای بالغین وارد شده است و در موزه فضا به عنوان یک نظافتچی و نه یک دانشمند کار میکند.به نظر میرسد از طراحی همچینی شخصیتی اهداف زیادی دنبال شده است.
اول آنکه لمی به عنوان یک دانشمند ظاهر نمیشود.پس یکی از همین مردم عادی است.با اعتقادات مخصوص به خود.
دوم به وجود موجودات فضایی خشن باور ندارد.و اینکه آنها به سیاره اش حمله خواهند کرد.
سوم این شخصیت تاثیر گذار در جریان فیلم سعی میکند آگاهی خود را حفظ کند و به عنوان یک دانشمند کامل در آینده  اطمینانی را برای باوراندن  حرفهای خود به وجود می آورد.بطوریکه در جریان فیلم در کلیپی تناه نظر او مبنی بر "خشن بودن موجودات فضایی"مورد تایید قرار میگیرد و همگی به حرف او به عنوان یک منجم اطمینان میکنند.(هرچند این اطمینان تا جاییست که به باورهای مردم لطمه نزند )اما در صحنه دیگر وقتی که به عنوان منجم در  جمع مردم از اطلاعاتش درباره جهان سخن میگوید و در نهایت تصمیم میگیرد سنت شکنی کند همه به فکر فرو میروند:"آیا آنچه او میگوید درست است؟؟بله او یک دانشمند منجم است"و در انتهای فیلم اطمینانی که لمی در ایجاد آن دخیل بوده باعث میشود سرهنگ ارتش نرم شود و با وجود اینکه با سوالات زیادی روبه رو است این واقعیت را بپذیرد که اطلاعات مردم این سرزمین درباره فضا ناقص است.و سکوت اختیار کند.
نکته دیگر زبان است.آیا زبان مردم در یک سیاره دیگر چگونه است؟در این فیلم انگلیسی به عنوان زبان مردم سیاره51 انتخاب شده است.اما در بسیاری موارد در سایر فیلمها نویسنگان دست به ساخت زبانهایی متفاوت شده اند.که در واقع روی زمین وجود ندارد و زاده ذنه خلاق آنهاست.این نکته است که در فیلم احتمالا با توجه به رده سنی فیلم و نیز آسانی کار و نیز تمرکز بر ماجرای اصلی که تاکید برصلح خواهانه بودن موجودات فضایی فضایی است به آن پرداخته نشده است اما به آن اشاره میشود و در کلیپی لمی و فضانورد از اینکه به یک زبان صحبت میکنند متعجب میشوند.کسی چه میداند شاید درست باشد..
در پروژه ای علمی  که چندین سال پیش توسط ناسا اجرا شد،سفینه ای که حاوی پیغام صلح است به فضا پرتاب شد تا به ورای کهکشانها برود و پیغام صلح انسان را به ماورایی هایی که شاید وجود داشته باشند برساند.اما این سفینه حاوی هیچ زبانی نیست.بلکه در این سفینه از تکنولوژی  اجداد یونانی و رومی ما استفاده شده است.تکنولوژی تصاویر.این سفینه حاوی اشکالی از انسان مرد و زن است که خوشحالند و به دنبال آرامش هستند نه جنگ.اما فهمیدن موضوع صلح و جنگ در گرو این موضوع است که آیا این مفاهیم برای آنها تعریف شده است یا نه.
در طی فیلم فضانورد نیز یک آدم معمولی و نه دانشمند است.و سفینه او توسط سیستم خودکار هدایت میشود.به نظر میرسد در طی فیلم تاکید بر روابط بین مردم عامه بسیار مهم است و اینط.ر نیز به نظر میرسد که این مرد معمولی نیستند که با یکدیگر مشکل دارند بلکه قشر نظامی و غیر معمولی جامعه هستند . آیا به راستی چنین نیست؟؟
جنگها را مردمان شروع نمیکنند.چون قدرتی که در دست مردمان است کمابیش یکسان در دست همه هست.چه آدمهای زمینی چه موجودات فضایی.صاحبان قدرت مصوب اصلی جنگ میباشند.درست همانگونه که در این انیمیشن نیز نشان داده شده است.حتی در زسرزمینهای دوردست.حتی اگر هرگز آنها را نیابیم.ناسا در پروژه ای خاص تنها به دنبال سیارات است.سیاراتی که به دور خورشیدهای خود میگردند تا امکان حیات را برآورده سازند.با توجه به اینکه جهان میلیاردها کهکشان و در نیجه میلیاردها ستاره دارد به نظر شما احتمال یافتن یک سیاره  چقدر میشود؟؟
در ادامه به بحث بیشتر در ایم مورد میپردازیم. 

عاطفه زمانی